دوباره
شکوفهای که از جای زخمهای کهنه سر باز میکند
Tuesday, 16 September 2014
از دست خویشتن فریاد
یکی ام که بودنش یه جور رو اعصابه نبودنش یه جور. متاسفانه حالتی غیر از بودن و نبودن نداریم. و گرنه با تمام سرعتم به سمتش فرار می کردم.
برم گم شم یه جا. یه جوری برم که بودنمو یادتون بره.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment