Thursday, 4 June 2015

ترکیب غریبی از خشم و غصه و احساسِ «این حق‌م نیست» تومه. بهم بر خورده اصن. از دیشب دارم فک می‌کنم. تنها فک می‌کنم، تو تلگرام فک می‌کنم، تو درفت‌های اینجا فک می‌کنم، ولی نمیشه. هیچ جور تمیزی صورت‌بندی نمی‌شه اونچه که داره اطرافم اتفاق میفته.
یه چاهی پیدا کنم سرمو بکنم توش داد بزنم. هر چی چاه پیدا می‌کنم یهو می‌بینم یکی دو نفر رفتن توش نشستن.
برم زودتر از اینجا. برم تموم شم.

No comments:

Post a Comment