چرا بنویسم؟
وقتی کلمهها مدام بهم خیانت میکنن؟
کلمههام مدام دارن جور دیگهای فهمیده میشن. جور دیگهای دیده میشن. هر کلمهای که سر هر قبری نوشتم داره پررنگتر خونده میشه از هرچیزی که با تمام وجودم وقتی خیره شدهم به چشمهای مضطربی گفتهم. انگار صدام تو هوا محو میشه و شنیده نمیشه. اما کلمات نوشته شده باقی میمونن.
چرا بنویسم وقتی هر آن کلمهای که جایی به ثبت میرسه، من و حرفهام و گفتنیهام رو نشنیدنی میکنه؟
عطاش رو به لقاش بخشیدم. لااقل توی این روزهای پر تشویش. تا روزی که صدام شنیدنی باشه.
No comments:
Post a Comment