Tuesday, 21 July 2015

می‌دونی اگه از پسش بر بیام، چقدر حالم بهتر می‌شه؟ چقدر آروم‌تر می‌شم؟ چقدر به درودیوار کوبیدن‌هام کم می‌شن؟
توی خودم حس می‌کنم. هیولایی که هرازگاهی سربلند می‌کنه، از مهر تغذیه می‌کنه. کمتر دوست داشته بشم کمتر دیوانه می‌شم. نفس بکشم یه ذره‌. تنها بمونم. خودم باشم با خودم. یه ذره با هم آشنا بشیم اصن. بسه به خدا.  یه ذره تو سرم سکوت شه. یه ذره گیو آپ کنم رو آدمام‌. شل کنم که بره هرکی می‌خواد بره.
سینگل بمونم و کمتر دوستی کنم و تنهایی کنم. کاش امون بدم به خودم. کاش باز گرداب نشه زندگیم.

کاش از پسش بر بیام.

۳۱ تیر ۹۴
۲۲ جولای ۲۰۱۵
اتاوا

No comments:

Post a Comment