Friday, 19 February 2016

شکر

-کجایی و چی‌کاره‌ای؟
-تو تخت درحال مرگم.
-اوا. چرا؟
-سردرد هنوز.
-من كتابخونه ام، ميام كم كم كه يه كم بهت برسم. چند روزه غذا اينا هم نخوردى انگار

هم‌خونه‌مه. سه روزه ندیدمش. غذا خوردن/نخوردنم رو از رو خوردنی‌های تو یخچال دنبال می‌کنه.
اومد خونه، و نجاتم داد.

فردا روز دیگری‌ست.

No comments:

Post a Comment