ای رابطه لانگ دیستنس که تو هر سفری یه دور دندونای تیزت رو به رخم میکشی، که ریزهکاریهات انگار تمومی ندارن و بعد از اینهمه سفر هنوز بلدشون نشدیم، که حضورت مث پیاماس دائمی و غیرقابل فراره. و همونقدر تغییر دهندهی وزنههایی و همون قدر حسهای آدم رو نوسانی میکنی،که دیالوگ شروع شده با "دوستت دارم" رو میکشونی به "ولش کن. شب بخیر"
ازت، از ضعفهام در برابرت، از تن ندادن اون بهت، از ذات سمجت، متنفرم.
No comments:
Post a Comment