Sunday, 17 April 2016

دلم می‌خواست زنگ می‌زدم به یکی٬ می‌گفتم بیا. 
بعد میومد و بدون اینکه چیزی بپرسه کنارم تو تخت دراز می‌کشید. من خودمو تو بغلش قایم می‌کردم و گریه می‌کردم انقدر که خوابم ببره. 

No comments:

Post a Comment