Tuesday 14 July 2015

یک. دلم می‌خواد یکی یه جایی برام بخونه
Your loyalty is not to me
But
To the stars above
و از این موضوع راضی و خوشحال باشه.

دو. فردا شب می‌رم.و تازه امشب باورم شده.

سه. یه ویرونی به بار آوردم و یه جوری پاش وایسادم که روزی دو بار می‌زنم سر شونه‌ی خودم که «آفرین»

چهار. فردا شب می‌رم. خوشحالی و رویا و آینده و خواهرزاده‌ی جدید حتی، اون ته مه ها گم شده‌ن. می‌دونم هستن ولی دستم نمی‌رسه بهشون. الان غم و وحشت و اضطرابه فقط.


No comments:

Post a Comment