Sunday 23 February 2014

چطور زیر‌ زندگی مجردی نزاییم- ۲

بدیهیه که همخونه شدن با پارتنر چیزی بس پیچیده‌تر از تنها زندگی کردنه. اما این نباید باعث شه آدم فک کنه تنها زندگی کردن کاری با عمق رابطه‌ی آدم نداره. زندگی این مدلی پیچیدگی‌هایی به رابطه‌ی عاشقانه‌ی آدم اضافه می‌کنه که من اون اولا اصلاً فکرش رو هم نمی‌کردم.
طبیعی هم هست خب. مسائل زیادی در روابط انسانی وجود دارن که آدم تا درونشون قرار نگیره متوجه وجودشون هم حتی نمی‌شه. یعنی من قبل از نقل مکان به این خونه هرچقدر هم فکر می‌کردم به ذهنم نمی‌رسیدشون. حتی خیلی انتقال دادنی هم نیست تجربه‌ش. برای هر دو نفری فرق می‌کنه.
فقط میشه گفت ملت حواستون باشه. کنار تصویرِ «آخ جون هروقت بخوایم پیش هم‌دیگه‌ایم» و «آخ‌جون له‌له مکان زدن تموم شد» و «آخ‌جون شبا بعد از تئاتر/سینما/مهمونی می‌تونیم با هم بریم خونه پیش هم باشیم» و همه‌ی چیزهای خوب دیگه‌ای که این زندگی به رابطه میده٬ چاله چوله‌هایی که اگه ندونین هستن٬ بد میشه. سختتون می‌شه. سختش می‌شه.

شاید اگه با مفهوم پرایوسی تو این موضوعا کنار اومدم دقیق‌تر بنویسمش..

No comments:

Post a Comment