Sunday 29 December 2013

Family time

این شبا که می‌شینیم دور ‌شومینه٬ چایی نبات٬ مامان بافتنی٬ خواهر کندی کراش٬ شوهرش کتاب٬ بابا وررفتن با خواهرزاده‌ی فسقلی٬ من گاهی سه تار گاهی کتاب گاهی نوشیدن صحنه..
این شبا که «همه» هستیم و ناپایداری از سروروش می‌باره.
این ‌شبا که می‌تونست برنامه‌ی هر آخر هفته باشه.
این‌ شبا که تکیه به شونه‌ی بابا گاهی. نگاه متعجب خواهر٬ لبخندش٬ یک «وی دید ایت» بی صدای پنهان.
این شبا که خونواده.

شکر.

No comments:

Post a Comment