Tuesday 14 January 2014

چطور زیر زندگی مجردی نزاییم- 1

یه سری چیزهای خیلی روزمره هست، که می‌تونن دیوانه کنن آدمو. از بیرون هم که نگاه کنی راه حلش به نظر خیلی ساده میاد. اما اینطوری نیست. این که "خب آشغالاتو زود زود ببر بیرون" تازه اولشه. جواب نمیده برای در امان موندن از بوی سطل آشغال. یه سری تیپ هست که خوبه آدم بدونه. گفتم بعد از این همه غرغر شخصی، یه چیزی بنویسم بلکه یکی گذرش افتاد به دردش بخوره. (و باور کنید، که "بوی آشغال"، بیشتر از "احساس تنهایی" و سختی‌های اینچنینی دیگه می‌تونه به آدم فشار بیاره)
پس، شروع می‌کنیم.

یک. بوی گند آشغال.
هیچ راهی برای فرار از بوی آشغال نیست، غیر از اینکه سطل آشغال خیلی خیلی کوچیک باشه. یه طوری که آدم دلش بیاد وقتی لباس پوشیده بره دانشگاه، کیسه هه رو دستش بگیره. سطل بزرگ باعث می‌شه آدم منتظر پر شدن‌ش بشه. هی فکر می‌کنی حالا وقت داری هنوز. در حالی که نداری. آدم که یادش نمی‌مونه چی انداخته تو سطل. تا بیاد اونقد پر شه که بیرزه آدم ببرتش، بوی گه خونه رو ور می‌داره. (آشغال‌های خشک ممکنه باعث شن سطل کوچیک زیادی کوچیک باشه. میشه برای اونا سطل بزرگ داشت. خیلی هم بهتره. بازیافت)
شیری که خراب می‌شه، نباید با بطریش بره تو سطل. حتی وقتی تو سینک خالی می‌شه هم باید کلی آب بره بعدش. ماست هم همینطور. بعضی لوله کشی‌ها اشکال دارن. یهو می‌بینی از توی سینک بوی گه میاد و هیچ دسترسی‌ای هم بهش نداری.
سیب‌زمینی هرگز نباید بگنده. هرگز. بویی که از سیب‌زمینی گندیده میاد خود جهنمه.
من وقتی گل می‌ذارم تو گلدون غیرشفاف، یادم می‌ره آبشو عوض کنم. بعد مثل سگ‌های فرودگاه کل خونه رو بوکشان می‌گردم و نمی‌فهمم بو از کجا میاد. بله. آب توی گلدون خیلی زود می‌گنده. 
مهم‌تر از همه چی، خودتون رو با اسپری‌های خوشبو کننده گول نزنین. وقتی بوی کپک و گندیدگی میاد یعنی یه چیز مسمومی تو هواست.

دو. مهمان‌های ناخوانده‌ی یخچال: کپک
همه چیز رو به کوچک‌ترین حد ممکنش باید خرید. مسئله اینه که محصولات خوراکی معمولاً برای زندگی یک نفره طراحی نمی‌شن. حتی کوچیکترین‌هاشون. آدم باید به یه بسته‌بندی دوباره فکر کنه اصن. 
بعد از مهمونی، با گشاده دستی تمام چیزهای مونده رو بدین ملت ببرن. بیشتر از یک وعده غذای آماده شده تو یخچال نگه ندارین. (طبعا همه‌ی این عددهایی که می‌گم، با توجه به زندگی خودمه. که خیلی از ناهارها رو دانشگاهم، کم پیش میاد شام سنگین بخورم، اینا..)
جدی‌ترین میزبان کپک‌های یخچال، رب ه. کوچیک‌ترینشون هم (به خصوص تو خونه‌ی من که آشپزی کم می‌کنم و کلاً حسش نیست) تا آخرین روز تاریخ انقضاش می‌مونه تو یخچال. راه ساده ای داره جلوگیری از کپک زدنش که تازه یاد گرفتم. باید همیشه روی رب یه لایه‌ی نازک روغن بریزین. روغن جلوی کپک رو می‌گیره. اگه هم غذایی که آدم می‌خواد بپزه روغن نداره، میشه راحت اون لایه رو برداشت.
و البته، فقط هم یخچال نیست. دستمال‌های آشپزخونه. اگه خیس مچاله (یا حتی تا) بشن، خیلی زود توشون کپک می‌زنه. قبل از کپک زدن هم بو می‌گیره. آشپزخونه باید باید باید از این بینگیلا داشته باشه که آدم دستمال بهش آویزون می‌کنه.

سه. مورچه
همه جا نیست. اما وقتی حمله کنه می‌تونه آدم رو به زانو در بیاره. همه‌ی سم‌های موجود در بازار هم یا بی‌فایده‌ن، یا خیلی بوی تندی دارن و برا آدم‌هایی که سیستم تنفسی‌شون اندکی حساس باشه خطرناکن. من در نهایت با مایع ظرفشویی به مورچه‌ها غلبه کردم. دنبالشون راه افتادم و لونه‌شون رو پیدا کردم. توش مایع ظرفشویی ریختم. فقط باید یه ظرف آب جوش هم دم دستتون باشه. وقتی مایع رو می‌ریزین تو لونه ،ناگهان می‌ریزن بیرون. یه ذره آب جوش می ریزین روشون و درجا می‌میرن ("آخی.. حیوونیا"؟ اگه این تو سرتونه یعنی متوجه نیستین که چه استیصالی می‌تونن به آدم بدن وقتی زیاد می‌شن). که البته یه بار کافی نیست. شخصاً یه هفته‌ای درگیرشون بودم. 

چهار. علت مرگ: نخوردن غذا
من از آشپزی لذت نمی‌برم. به نظرم اتلاف وقته که پای گاز وایسی غذا بپزی، وقتی با شیر کرنفلکس و جایی بیسکوییت هم می‌شه سیر شد. (من در این حدم که نیمرو درست کردن هم به نظرم "آشپزی"ه) اما خب. بدنم خیلی با این ایده موافق نیست. دچار یه ضعف عمومی‌ای میشه آدم بعد از یه مدت. الان که اینو می‌نویسم غذا رو گازه. اما این هم از ترس خراب شدن مرغ‌های تو یخچال بود. خودم هنوز موفق نشدم. اما یه راهی که به نظرم می‌رسه و دارم سعی می‌کنم انجامش بدم، اینه که یه چیزهایی رو همیشه تو خونه داشته باشم. گوجه، تخم مرغ، پیاز، سیب‌زمینی، اگه شد قارچ. غذاهای نیم ساعته‌ای که میشه با ترکیب اینها پخت گویا زیاده. 

پنج. بوی سیگار
این اتاقایی که بوی سیگار می‌دن خیلی نکبتن. ولی واقعیت اینه که اون بوی نکبتِ ماندگار به خاطر دود سیگار نیست. بوی ته سیگاره. ته سیگارِ مونده. (خاموش کردن سیگار تو لیوان آب، بزرگ‌ترین ظلمیه که می‌تونین به هوای خونه‌تون بکنین. بوی ته سیگارِ مونده تو آب از بوی سیب‌زمینی گندیده هم بدتره)
کافیه زیر سیگاری‌تون در داشته باشه، و ترجیحاً توش کمی قهوه هم ریخته باشین. دیگه فقط 10 دیقه ی بعد از سیگار کشیدن تو خونه بو میاد. بعدش دیگه محو میشه.

با ما باشید. 

No comments:

Post a Comment