Wednesday 3 February 2016

بعد از همه ی اتفاقای خوب هفته ی گذشته٬ الان فقط اومدم بگم که چهل و هشت ساعته سر یه ایمیل ساده ناکار شدم. اومدم بگم تمام پیروزی هایی که فکر می کنی به دست آوردی حبابیه که به ساده ترین تماس می ترکه. و بعد هم اگه به اندازه ی کافی قوی نباشی٬‌به جای اینکه با خودت حرف بزنی و بهش بگی "اشکال نداره. سخته. زمین می خوری ولی پا میشی و درستش می کنی" ٬‌چهار ساعت و نیم گریز آناتومی می بینی که فکر نکنی. که برنامه ی فردات بمونه رو دستت. که بعدش که در لپ تاپ رو می بندی اونم چون همخونه ت اومده و دیگه روت نمیشه٬ بازم دلت بخواد فردا رو سیک لیو بگیری و بمونی تو تختت. 
که خب٬‌همونطور که دیگه همه مون می دونیم٬‌من هرگز اون "به اندازه ی کافی" رو قوی نبودم.

No comments:

Post a Comment