خودم رو از بند هی بیان کردن خودم رها کردم یه بار. با یه سکوت طولانی. و شاید حتی مریض. یه تعادلی اومد و حالا دوباره دلم وبلاگ نوشتن میخواد. آدم نمیتونه این عطش رو تو خودش بمیرونه. روزهاست که فکر میکنم چطور شروع کنم؟
چرا دنبال بهانه بگردم؟
از همینجا که هست، "شروع" نمیکنم. بیان میکنم. دلم برای بیان کردن تنگ شده.
سلام.
چرا دنبال بهانه بگردم؟
از همینجا که هست، "شروع" نمیکنم. بیان میکنم. دلم برای بیان کردن تنگ شده.
سلام.
No comments:
Post a Comment