Friday 11 August 2017

دو دقه از خونه رفتم بیرون سیگار بگیرم هوای خنک عصر خورد بهم و باز فک کردم اشکال نداره همین الان میرم خونه خوندن کتابو شروع میکنم اصن.  حالا از ترس اینکه با برگشتن توی خونه حالم باز عوض شه نشستم بیرون نمیرم تو.
کاش اون خونه ی کذایی رو همین فردا بهم بدن به دوشنبه نکشه. دارم  خورد میشم تو این برزخ و نوسان هاش

No comments:

Post a Comment